ترس یکی از احساسات انسان است که از بدو تولد شکل میگیرد. کودکان معمولاً به راحتی میترسند ولی ترس آنها در طول زمان تغییر میکند. در بسیاری از موارد انواع ترس در کودکان یک واکنش طبیعیست که باعث میشود انسان خود را ایمن نگه دارد.
اما آشنایی با مفهوم ترس و نشانههایی که کودکان در سنین مختلف از خود بروز میدهند، به شما کمک میکند بتوانید اضطرابهای کودک را مدیریت کرده و مانع از ماندگاری احساسات منفی در آنها شوید.
در این مطلب ضمن بررسی انواع ترس در کودکان، به شیوه ابراز آن و دستهبندی ترسها میپردازیم و برخی از ترسهای عامدانه والدین و آنچه که نباید در برابر کودک انجام دهید را بررسی میکنیم.
مفهوم ترس در کودکان
والدین معمولا به فرزندان خود یاد میدهند از خطرات خاصی مثل آتشسوزی یا تصادف با ماشین بترسند و نسبت به آنها محتاط باشند. در این موارد، ترس در کودکان به عنوان یک محافظ از آنها در برابر آسیب عمل میکند.
با این حال، کودکان میتوانند از موقعیتها یا اشیایی که بزرگسالان آنها را تهدیدکننده نمیدانند هم بترسند.
منابع ترس در کودکان معمولاً با بلوغ کودک تغییر میکند. برای مثال، ترس از تاریکی یا هیولاهای زیر تخت ممکن است جای خود را به ترس دزدی یا خشونت بدهد. در این زمینه استفاده از روشهایی مثل مسخره کردن کودک به خاطر ترس یا مجبور کردن او برای رویارویی با موقعیتهای ترسناک، نمیتواند به از بین رفتن احساس ترس در کودک کمکی کند.
بلکه با جدی گرفتن احساسات، تشویق او به صحبت در مورد اضطراب، گفتن حقایق و دادن فرصت به او برای مقابله با ترس باید به مرور کمک کنید تا کودک شما با ترس مقابله کند.
کودک حساس و ترسو
در این بین برخی از کودکان بیشتر از کودکان معمولی میترسند. ترس در کودکان حساس ریشه در عوامل مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
- حساسیت ژنتیکی؛ برخی از کودکان از نظر خلق و خو، حساستر و احساساتیتر هستند.
- وجود حداقل یکی از والدین مضطرب؛ کودکان از تماشای والدین خود یاد میگیرند چگونه رفتار کنند.
- تربیت کودک با روحیه محافظهکاری بیش از حد؛ کودک وابسته به احتمال زیاد احساس درماندگی میکند و این میتواند منجر به اضطراب کلی برای او شود.
- رویدادهای استرس زا؛ مانند جدایی والدین، آسیب دیدگی
چه چیزی کودکان را مضطرب میکند؟
کودکان ممکن است در سنین مختلف، نسبت به چیزهای متفاوتی احساس اضطراب کنند. بسیاری از این نگرانیها بخش طبیعی از بزرگ شدن هستند. گاهی اوقات ترس در کودکان نسبت به موقعیتها یا اشیایی است که بزرگسالان آنها را تهدید کننده نمیدانند. شما می توانید با جدی گرفتن ترس در کودکان و تشویق آنها به صحبت درباره احساساتش به او کمک کنید.
بیشتر کودکان از سن حدود ۶ ماهگی تا ۳ سالگی اضطراب جدایی دارند. آنها ممکن است در هنگام جدا شدن از والدین خود گریه کنند. این یک مرحله طبیعی در رشد کودک است و در حدود ۲ تا ۳ سالگی متوقف میشود.
همچنین برای کودکان پیش دبستانی، ایجاد ترس یا فوبیای خاص رایج است. ترسهای رایج در اوایل دوران کودکی شامل حیوانات، حشرات، طوفان، ارتفاع، آب، خون و تاریکی است. این ترسها معمولا به تدریج و به خودی خود از بین میروند.
بسیاری از کودکان هم هنگام رفتن به مدرسه جدید یا قبل از امتحانات احساس اضطراب میکنند.
چه زمانی اضطراب برای کودکان مشکل ساز است؟
اضطراب زمانی برای کودکان به یک مشکل تبدیل میشود که شروع به ایجاد اختلال در زندگی روزمره آنها کند. مثلا در زمان امتحان بیشتر بچهها در مدرسه، مضطرب هستند. اما برخی ممکن است، آنقدر اضطراب داشته باشند که نتوانند آن روز صبح به مدرسه بروند.
اضطراب شدیدی مانند این میتواند به سلامت روانی و عاطفی کودکان آسیب رسانده و بر عزت نفس و اعتماد به نفس آنها تأثیر منفی بگذارد. این کودکان ممکن است گوشهگیر شوند و برای اجتناب از موقعیتهایی که آنها را مضطرب میکند، تمام تلاش خود را بکنند.
نشانههای انواع ترس در کودکان
همانطور که ما به عنوان والدین میتوانیم اضطراب را تجربه کنیم، فرزندانمان هم میتوانند چنین تجربهای را داشته باشند. بچههای کوچکتر ممکن است ندانند که چگونه به صورت شفاهی بیان کنند که احساس اضطراب دارند. بنابراین شما باید مراقب برخی از علائمی باشید که نشاندهنده ترس در کودکان است. معمولا اضطراب به یکی از دو روش ظاهر میشود:
- کودک بسیار ساکت و گوشهگیر میشود.
- کودک بسیار پرانرژی میشود و از دیوار راست بالا میرود.
کودکان ممکن است علائم فیزیکی اضطراب را به عنوان «دل درد» توصیف کنند و وقتی اضطراب دارند معمولا به سرعت نفس میکشند یا شروع به عرق کردن میکنند. حتی برخی از بچهها میگویند که احساس میکنند مورچهها زیر پوستشان راه میروند.
راهکارهایی برای کمک به کودکان برای غلبه بر اضطراب
اینجا چند راهکار عملی برای غلبه بر ترس در کودکان ذکر شده که به عنوان پدر یا مادر میتوانید، هر یک از آنها را استفاده کنید.
- با هم بازی و ورزش کنید؛ مطمئن شوید که بازی و فعالیتهایی را انتخاب میکنید که نیاز به تمرکز دارند. اضطراب میتواند مقدار زیادی آدرنالین را وارد بدن بچهها کند. ورزش و فعالیت بدنی راهی عالی برای سوزاندن مقداری از این آدرنالین است.
- تا جایی که ممکن است برنامه و روال بچههای خود را ثابت نگه دارید؛ این کار باعث ایجاد حس امنیت میشود. مثلا همه بچهها از مدرسه به خانه میروند، تکالیف خود را انجام میدهند و آخر هفتهها زمان خود را به تفریح میگذرانند.
- در چارچوب برنامههای روزمره و روال منظم، کارهای سرگرمکننده و جدیدی برای کودکان خود تعریف کنید؛ سرگرمی جدید یا خرید یک بازی فکری و انجام آن در اوقات فراغت کودک میتواند کمک زیادی کند.
- به صحبت در مورد چیزهای عادی ادامه دهید و تا حد امکان فعالیتهای عادی را انجام دهید.
- اخبار و حرفهای استرسزایی که فرزندانتان در معرض آن قرار میگیرند، محدود کنید. به آنها اجازه ندهید که ساعتها اخبار COVID-19 را تماشا کنند. رسانهها بیش از حد میتوانند احساس اضطراب را افزایش دهد.
- در مورد نگرانیهای خود با فرزندانتان صحبت نکنید. اگر نگران شغل، امور مالی، بیماری یا هر چیز دیگری هستید، افکار خود را با همسر یا بزرگسال دیگر در میان بگذارید.
چه زمانی به کمک روانشناس نیاز خواهید داشت؟
برخی از افراد اضطرابهای بسیار مکرر و شدید را تجربه میکنند و در این شرایط معمولا نیاز به کمک روانشناس دارند. در اینجا برخی از علائم یک مشکل سلامت روانی که به عنوان اختلال اضطراب فراگیر در کودکان شناخته میشود، آورده شده است:
- بدبینی بیش از اندازه
- بیقراری
- خستگی
- عدم تمرکز
- تحریکپذیری
- تنش عضلانی، کنشهای عصبی و پرش
- اختلالات خواب
- اجتناب و انزوا
شیوههای ابراز انواع ترس در کودکان
اضطراب، نگرانی و انواع ترس در کودکان بخش طبیعی از دوران کودکی آنهاست. در واقع طبیعی است که کودکان گاهی این علائم را از خود نشان دهند. در بیشتر موارد، اضطراب در کودکان موقتیست و مدت زیادی طول نمیکشد.
اضطرابهای مختلف اغلب در مراحل مختلف رشد ایجاد می شوند. مثلا:
- نوزادان و کودکان نوپا اغلب از صداهای بلند، ارتفاع، غریبه ها و جدایی میترسند.
- کودکان پیش دبستانی ممکن است ترس از تنهایی و تاریکی را نشان دهند.
- کودکان در سنین مدرسه ممکن است از چیزهای ماوراء طبیعی (مانند ارواح)، موقعیتهای اجتماعی، شکست، انتقاد، آزمایشها و آسیب فیزیکی یا تهدید بترسند.
نشانههایی که کودک شما ممکن است ترس را تجربه کند:
- در جدایی از والدین مشکل دارند.
- نمیخواهند تنها باشند.
- نمیخواهند والدین بدون آنها سفر کنند.
- سؤالاتی در مورد ایمنی و امنیت می پرسند.
- مدام در مورد اینکه چرا اتفاق بدی افتاده است، سؤال میکنند.
- می پرسند که آیا اتفاق بد ممکن است دوباره رخ دهد؟
- کابوس میبینند یا در شب میترسند.
دستهبندی ترس در کودکان
کودکان در سنین مختلف، ترسهای متفاوتی را تجربه میکنند که در یک دستهبندی کلی میتوان آن را شامل موارد زیر دانست.
ترس در کودکان ۲-تا ۴ ساله
- دستشویی رفتن
- صدای سیفون توالت
- بیرون آمدن حشرات از توالت
- بودن مدفوع روی دستانشان
- تاریکی
- کمد دیواری
- تنها خوابیدن
- رعد و برق
- سایه
- صداهای ناگهانی و بلند
- جدا شدن از والدین
- سرسره، نردبان و طناب
- افرادی که لباس پوشیده یا نقاب دارند
- حشرات، سگها، پرندگان و سایر حیوانات
- غریبهها
- برنامههای تلویزیونی – حتی برنامههای تلویزیونی کودکانه با مضامین ترسناک
- پله برقی
- گم شدن
- آب، حمام و استخر
ترس در کودکان ۵ تا ۷ ساله
ترس از توالت، تاریکی و برخی موارد دیگر می تواند در این مرحله از رشد ادامه یابد.
- بیرون آمدن حشرات از توالت
- تاریکی
- چیزی که ممکن است زیر تخت باشد
- هیولاها، زامبیها و دایناسورها
- ارواح و ماوراء طبیعی
- کمدها و ترکهای تیره (وقتی در باز است)
- برنامههای تلویزیونی که ترسناک هستند
- تغییرات آب و هوایی (طوفان، رعد و برق، زلزله، گردباد و غیره)
- جدا شدن از والدین
- معلمانی که فریاد میزنند یا از آنها را سرزنش میکنند
- امتحان دادن
- اینکه همسالان آنها را دوست نداشته باشند
- پزشکان، دندانپزشکان، واکسن و سایر اقدامات پزشکی
- پله برقی و آسانسور
- آب و استخر
- صداهای ناگهانی و بلند
- حشرات و حیوانات
ترسهای عامدانه والدین و آنچه نباید انجام داد
دکتر استوارت آبلون، روانشناس بالینی بیمارستان عمومی ماساچوست، توضیح میدهد: «تربیت مبتنی بر ترس زمانی اتفاق میافتد که والدین از قدرت و کنترل در برابر فرزندان خود استفاده میکنند تا آنها را با انتظارات خود مطابقت دهند.» او ادامه میدهد: «اگر کودکان از عواقب پیروی نکردن از خواستههای ما بترسند، احتمالاً آنچه را که ما میگوییم، انجام میدهند.»
اما تربیت مبتنی بر ترس میتواند تأثیرات متعددی بر رشد کودک و روابط او با دیگران از جمله والدین داشته باشد. برخی از پیامدهای تربیت مبتنی بر ترس در کودکان عبارتاند از:
۱- مانع از یادگیری از طریق آزمون و خطا میشود
به عنوان مثال، برخی از والدین مانع از بازی کردن فرزندشان در زمینهای بازی میشوند. چرا که نگرانند که به زمین بیفتد و آسیب ببیند. اما این کار، فرصت تجربه بازی شاد کودک که برای رشد ضروری است، را از او میگیرد.
همچنین مانع از تجربه کودک برای اشتباه کردن و یادگیری در قالب آزمون و خطا میشود. گیل ویل، مددکار اجتماعی در کانکتیکات و نیویورک توضیح میدهد: «کودکانی که با این شیوه تربیتی بزرگ میشوند، هرگز موقعیتهای سخت یا ناراحتکننده را تجربه نمیکنند، صرفاً به این دلیل که والدین آنها میترسند که اجازه دهند چنین موقعیتهایی را تجربه کنند.»
ویل معتقد است که کودکان باید موقعیتهای دشوار را تجربه کنند تا بتوانند یاد بگیرند، رشد کنند و اعتماد به نفس به دست بیاورند. این کار توانایی غلبه بر مشکلات و دستیابی به موفقیت را به آنها میدهد.
۲- بر سلامت روان و تاب آوری آنها تأثیرگذار است
دکتر دانین دین، روانشناس دارای مجوز از کالیفرنیا توضیح میدهد: «کودکان ممکن است از تصمیمگیریهای درونی خود بترسند که به طور بالقوه منجر به کاهش اعتماد به نفس، اضطراب یا عدم انعطاف پذیری در آنها میشود.»
تربیت مبتنی بر ترس در کودکان معمولاً باعث عزت نفس پایین، مشکلات در روابط دوستانه و عاشقانه، مهارتهای ضعیف تصمیمگیری و مشکلات در ارزیابی ریسک در کودکی و بزرگسالی میشود.
برای مثال، یک مطالعه سال ۲۰۱۸ نشان داد که کنترل بیش از حد والدین باعث مشکلاتی مانند موارد زیر میشود:
- افسردگی
- اضطراب
- اختلالات تغذیهای و رفتاری
- آگورافوبیا
- سوء استفاده از الکل
۳- باعث پرخاش در کودکان میشود
تربیت مبتنی بر ترس در کودکان پرخاشگری را افزایش میدهد. زیرا کودکان در برابر کنترل شدیدی که برخلاف نیاز روزافزون کودک به استقلال است، قرار میگیرند. در واقع حس جستجوگری آنها به این دلیل محدود شده یا بهطور کامل متوقف میشود که در بیشتر اوقات برای مقابله با این موقعیت دست به پرخاشگری میزنند.
۴- به روابط والدین و فرزند آسیب میرساند
تربیت بر اساس انواع ترس در کودکان میتواند باعث خشم و بیاعتمادی شود. با گذشت زمان، این عدم اعتماد میتواند بین شما و فرزندتان شکاف ایجاد میکند و با بزرگتر شدن فرزندتان و شروع انتخابهای خود، رابطه شما از هم دورتر خواهد شد.
چگونه به کودک خود کمک کنید تا با ترس مقابله کند
در مورد دروغ گفتن به فرزندانتان با گفتن جملات این چنینی که «چیزی نیست» یا «این که ترس ندارد» مراقب باشید. چرا که فرزندان شما در موقعیتهایی احساس میکنند که همه چیز خوب نیست و آنها از چیزی میترسند. (حتی اگر همه چیز خوب باشد، برای فرزند شما خوب نیست و باید به احساسات او رسیدگی شود). در واقع، این حرفها میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و باعث شود بچهها احساس کنند که نمی توانند به شما اعتماد کنند. در نتیجه حس ناامنی در آنها را افزایش میدهد.
راهحل ترس در کودکان این است که یاد بگیریم اعتماد کنیم. کودکان وقتی گامهای کوچکی برای ریسک برمیدارند و تجربیات مثبتی در یک دوره زمانی معین دارند، میتوانند اعتماد کنند. به آرامی کودکان را تشویق کنید تا خطرات کوچک جدایی را تجربه کنند. در طول این فرآیند، کودکان به محبت، صبر، تشویق و حمایت والدین زیادی نیاز دارند.
نکات مهم آشنایی با ترس در کودکان
- ترس در کودکان یکی از احساسات طبیعی آنها بهشمار میرود که در سنین مختلف باتوجه به عوامل متفاوتی بروز پیدا میکند. مثل ترس از تاریکی، گم شدن، حمام رفتن، تنها خوابیدن، رعد و برق و غیره.
- بسیاری از ترسها در کودکان به دلیل اشتباهات و رفتارهای نادرست والدین شکل میگیرد که تاثیرات منفی بر سلامت روانی کودک میگذارد. یکی از رایجترین اشتباهات نادیده گرفتن ترس در کودکان و مسخره کردن آنهاست.
- شناخت ترس در کودکان در سنین مختلف و نحوه برخورد با آنها اهمیت زیادی دارد. در واقع بهعنوان والدین هر چقدر نسبت به ترس کودکان آگاهی بیشتری داشته باشید، بهتر میتوانید آن را مدیریت کرده و در طول زمان رفع کنید. در غیر این صورت باعث ماندگار شدن این احساس در کودک خود خواهید شد.
- بهعنوان والدین سعی کنید احساسات کودکان خود را درک کرده و از آن حمایت کنید. فرزندانتان را از اخبار مضطربکننده دور نگه دارید، با فعالیتهای بدنی مثل دویدن و ورزش کردن همراه فرزند خود کمک کنید که هورمونهای شادی در بدن او ترشح شده و اضطراب کمتری را تجربه کند.