یاد دادن مفاهیم اعتماد به کودکان

اعتماد همانند یک پل ناپیدا است که ارتباطات انسانی را به هم پیوند می‌دهد و به ما کمک می‌کند تا در دنیای پیچیده و بی‌ثبات زندگی حرکت کنیم. برای کودکان، این پل نه‌تنها به معنی امنیت و اطمینان است؛ بلکه اساس ساختار روابط و رشد شخصیت آن‌ها را نیز شکل می‌دهد. اما چگونه می‌توان این مفهوم ظریف و عمیق را به زبانی ساده و قابل‌فهم برای کودکان ترجمه کرد؟

اعتماد، این نیروی نامرئی، هم در روابط خانوادگی و هم در تعاملات اجتماعی نقش حیاتی ایفا می‌کند. به‌عبارت‌دیگر اعتماد به دیگران به کودکان این امکان را می‌دهد که در تعاملات اجتماعی و فعالیت‌های گروهی با دلگرمی و اطمینان عمل کنند. در همین حال اعتماد به خودشان نیز به آن‌ها کمک می‌کند تا با اعتماد به ‌نفس بیشتری به چالش‌ها و فرصت‌ها بپردازند. در این مقاله به بررسی جامع و عمیق مفهوم اعتماد خواهیم پرداخت و نحوه یاددادن آن را به کودکان بررسی خواهیم کرد.

تعریف اعتماد

اعتماد یکی از مهمترین زیرمجموعه‌های مربوط به شایستگی‌های شخصیتی و منشی محسوب می‌شود. از منظر فلسفی و روان‌شناختی، اعتماد به‌مثابه یک سازه عاطفی و شناختی است که بر پایه تجربه‌های گذشته، تعاملات مداوم و رفتارهای پیش‌بینی‌پذیر شکل می‌گیرد و به انسان‌ها این امکان را می‌دهد که در دنیای پیچیده و نامطمئن با آرامش و اطمینان حرکت کنند. این مفهوم همچون یک جاده دوطرفه است که نه‌تنها نیاز به اعتباردهی به دیگران، بلکه بازتابی از درک و پذیرش خود نیز دارد. در نهایت اعتماد، پیوندی است که تعاملات انسانی را به شکلی سازنده و پایدار تقویت می‌کند و به رشد فردی و اجتماعی و همچنین به ارتقای کیفیت زندگی و روابط انسانی کمک می‌کند.

اعتماد یک مشخصه دوطرفه

اعتماد به‌عنوان یک مشخصه دوطرفه به معنای وجود و برقرار بودن رابطه‌ای متقابل و تعاملی میان افراد یا گروه‌هاست. این ویژگی نه‌تنها به نیاز و تمایل به اعتماد به دیگران اشاره دارد، بلکه به تعهد و قابلیت اطمینان خود فرد یا گروه نیز وابسته است. به‌عبارت‌دیگر، اعتماد به یک تعامل فعال و مستمر نیاز دارد که در آن هر طرف به طور مداوم رفتارهای خود را به‌گونه‌ای نشان دهد که باعث تقویت و استمرار این اعتماد شود. ابعاد دوطرفه اعتماد عبارت‌اند از:

  • اعتماد به دیگران: این بعد از اعتماد شامل اعتقاد به صداقت، قابلیت اطمینان و نیت‌های مثبت دیگران است. فرد یا گروهی که اعتماد می‌کند، انتظار دارد که طرف مقابل به تعهدات و وعده‌های خود پایبند باشد و به طور مداوم رفتارهای قابل‌پیش‌بینی و صادقانه از خود نشان دهد.
  • قابلیت اعتماد به خود: این بعد به معنای این است که فرد یا گروهی که از دیگران انتظار اعتماد دارد، باید خود نیز به نیت‌ها و اقداماتش پایبند باشد. یعنی فرد باید بتواند ثابت کند که صادق، قابل‌اطمینان و مسئولیت‌پذیر است و در نتیجه توانایی اعتماد به خود را تقویت کند.

آموزش اعتماد و مفاهیم آن به کودکان

آموزش اعتماد و مفاهیم مرتبط با آن به کودکان، یکی از مهم‌ترین وظایف والدین و مربیان است که نقش کلیدی در توسعه اجتماعی و روانی آن‌ها دارد. اعتماد به کودکان کمک می‌کند تا در روابط خود با دیگران موفق‌تر عمل کنند، اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا کنند و در مواجهه با چالش‌ها و فرصت‌های زندگی بهتر عمل کنند. در این بخش از مقاله به بررسی روش‌های مؤثر برای آموزش اعتماد و مفاهیم آن به کودکان می­پردازیم:

  • مدل­سازی رفتار
  • تقویت ارتباط مؤثر
  • تشویق و تقدیر از تلاش­ها
  • ایجاد فرصت­های تصمیم­گیری
  • آموزش مهارت­های اجتماعی
  • ایجاد ساختار و ثبات
  • بازی
  • پاسخ به اشتباهات

 مدل‌سازی رفتار

کودکان از بزرگ‌ترها و محیط اطراف خود یاد می‌گیرند؛ بنابراین والدین و مربیان باید رفتارهای صادقانه و قابل‌اعتماد را مدل‌سازی کنند. والدین باید نشان دهند که چطور می‌توان با صداقت و تعهد به دیگران اعتماد کرد و اعتماد را به وجود آورد. وقتی وعده‌ای می‌دهید، حتماً به آن عمل کنید. اگر مشکلی پیش آمد، واضح و صادقانه توضیح دهید. همچنین در تعاملات روزمره به احترام و همدلی توجه کنید.

تقویت ارتباط مؤثر

ارتباط مؤثر شامل گوش‌دادن فعال به نیازها و احساسات کودک و ایجاد فضای امن برای بیان نظرات است. این نوع ارتباط به کودکان کمک می‌کند تا احساس کنند که نظرات و احساسات آن‌ها ارزشمند است و می‌توانند به دیگران اعتماد کنند. برای آموزش این روش می­توانید، وقتی کودک در حال صحبت‌کردن است، تمام توجه خود را به او معطوف کنید. از سؤالات باز برای تشویق به گفت‌وگو استفاده کنید و به احساسات و نگرانی‌های او گوش دهید.

تشویق و تقدیر از تلاش‌ها

تشویق و تقدیر از تلاش‌ها یکی از روش‌های مؤثر در آموزش مفاهیم اعتماد به کودکان است که به آن‌ها کمک می‌کند تا احساس ارزشمندی و اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا کنند. وقتی والدین و مربیان به‌خاطر تلاش‌ها و پیشرفت‌های کودک، حتی اگر کامل نباشند، به او پاداش دهند یا او را تحسین کنند، کودک احساس می‌کند که تلاش‌هایش موردتوجه و احترام قرار گرفته است.

این نوع تشویق به کودکان کمک می‌کند تا باانگیزه و اعتمادبه‌نفس بیشتری به چالش‌ها و وظایف جدید بپردازند. تقدیر از تلاش‌ها باعث می‌شود که کودک باور کند توانایی‌ها و زحماتش ارزشمند است و می‌تواند به نتایج مثبت دست یابد. همچنین این روش به تقویت اعتمادبه‌نفس و تشویق ادامه‌دادن به تلاش‌های پیگیرانه کمک می‌کند و به کودک یاد می‌دهد که موفقیت تنها نتیجه نیست؛ بلکه ارزش واقعی در پشت تلاش‌های مستمر و کوشش‌های او نهفته است.

ایجاد فرصت‌های تصمیم‌گیری

آموزش اعتماد به کودکان از طریق ایجاد فرصت‌های تصمیم‌گیری به آن‌ها کمک می‌کند تا احساس مسئولیت و اعتمادبه‌نفس پیدا کنند. با دادن اختیار به کودکان برای انتخاب در مسائلی مناسب با سنشان، مانند انتخاب لباس یا برنامه‌ریزی فعالیت‌ها، یاد می‌گیرند که به توانایی‌های خود اعتماد کنند و نتایج تصمیمات خود را درک کنند. این تجربه‌ها به کودکان نشان می‌دهد که نظرات و انتخاب‌هایشان ارزشمند است و می‌تواند بر روی زندگی خود تأثیر بگذارد. همچنین این فرایند به آن‌ها کمک می‌کند تا مهارت‌های حل مسئله را تقویت کنند و به اعتماد به دیگران و اعتماد به خود بپردازند.

آموزش مهارت‌های اجتماعی

آموزش اعتماد به کودکان از طریق آموزش مهارت‌های اجتماعی به معنای تقویت توانایی‌های ارتباطی و تعاملات مثبت آن‌هاست. مهارت‌های اجتماعی مانند همدلی، همکاری و احترام به دیگران به کودکان کمک می‌کند تا روابط مؤثری برقرار کنند و در تعاملات خود موفق‌تر عمل کنند.

با آموزش کودک به نحوه بیان احساسات، گوش‌دادن فعال و درک نیازهای دیگران، اعتماد به خود و دیگران تقویت می‌شود. این مهارت‌ها به کودکان کمک می‌کنند تا در موقعیت‌های اجتماعی مختلف مؤثرتر عمل کنند و احساس امنیت و اطمینان بیشتری در تعاملات خود داشته باشند. تقویت این مهارت‌ها به کودکان این امکان را می‌دهد که به طور مثبت و مؤثر با دیگران ارتباط برقرار کنند و اعتماد را در روابط خود بهبود ببخشند.

 ایجاد ساختار و ثبات

ایجاد ساختار و ثبات در آموزش اعتماد به کودکان به معنای فراهم‌کردن محیطی پایدار و قابل‌پیش‌بینی است که به کودکان احساس امنیت و اطمینان می‌دهد. این شامل تنظیم قوانین و روتین‌های مشخصی است که به کودکان کمک می‌کند تا بفهمند چه انتظاراتی از آن‌ها می‌رود و چه تغییراتی ممکن است در محیط اطرافشان به وجود آید.

با داشتن روتین‌های روزانه، کودکان یاد می‌گیرند که به محیط و دیگران اعتماد کنند، زیرا می‌دانند که چه چیزی در انتظارشان است. ثبات در محیط، مانند یک برنامه منظم برای وعده‌های غذایی، خواب و فعالیت‌های روزمره به ایجاد احساس امنیت و اعتماد در کودکان کمک می‌کند. تغییرات ناگهانی باید به حداقل برسند و در صورت لزوم با توضیحات واضح و آرامش‌بخش به کودکان منتقل شوند. این روش‌ها به کودکان کمک می‌کنند تا درک کنند که می‌توانند به محیط اطراف خود اعتماد کنند و با اطمینان بیشتری به‌مواجهه با چالش‌ها بپردازند.

آموزش اعتماد به کودکان از طریق بازی

آموزش اعتماد به کودکان از طریق بازی، یکی از روش‌های مؤثر و جذاب برای تقویت این مهارت‌ حیاتی است. بازی‌های گروهی و تعاملی به کودکان فرصتی می‌دهند تا در محیطی غیررسمی و شاداب مهارت‌های اجتماعی و اعتماد را یاد بگیرند. این بازی‌ها شامل فعالیت‌هایی مانند بازی‌های تیمی، معماهای گروهی و بازی‌های نقش‌آفرینی هستند که نیاز به همکاری، هماهنگی و اعتماد به دیگران دارند.

در این محیط‌های بازی، کودکان یاد می‌گیرند که چگونه با دیگران تعامل کنند، مسئولیت‌های مشترک را به عهده بگیرند و به توانایی‌های گروه اعتماد کنند. همچنین بازی‌ها به کودکان این امکان را می‌دهند که با اشتباهات و موفقیت‌ها در تعاملات اجتماعی مواجه شوند و از آن‌ها درس بگیرند. این تجربیات به تقویت اعتمادبه‌نفس و اعتماد به دیگران کمک می‌کند و به رشد روابط مثبت و مؤثر در زندگی واقعی می‌انجامد.

پاسخ به اشتباهات

آموزش اعتماد به کودکان از طریق پاسخ به اشتباهات، به آن‌ها کمک می‌کند تا یاد بگیرند که اشتباهات بخشی طبیعی از فرایند یادگیری است و نباید موجب ازدست‌رفتن اعتمادبه‌نفس شود. با پذیرش و رسیدگی به اشتباهات به‌صورت سازنده، کودکان می‌آموزند که اشتباهات فرصتی برای رشد و یادگیری هستند. هنگامی که والدین یا مربیان به اشتباهات کودک با آرامش و بدون قضاوت منفی پاسخ می‌دهند و به او کمک می‌کنند تا مشکل را شناسایی و حل کند.

این امر به کودک احساس اطمینان و حمایت می‌دهد. این رویکرد به کودک نشان می‌دهد که حتی در صورت ارتکاب به اشتباه، به او اعتماد می‌شود و می‌تواند از تجربه‌های خود بهره‌برداری کند. به‌این‌ترتیب، اعتمادبه‌نفس و مهارت‌های حل مسئله کودک تقویت شده و او یاد می‌گیرد که با اعتمادبه‌نفس بیشتری به چالش‌ها بپردازد.

آموزش اعتماد به کودکان فرایندی چندوجهی است که شامل مدل‌سازی رفتار، تقویت ارتباطات، تشویق تلاش‌ها، و ایجاد محیطی امن و پایدار است. با استفاده از تکنیک‌های مختلف مانند تشویق، فرصت‌های تصمیم‌گیری و آموزش مهارت‌های اجتماعی، می‌توان به کودکان کمک کرد تا اعتمادبه‌نفس و اعتماد به دیگران را تقویت کنند و در روابط خود موفق‌تر عمل کنند. این فرایند به رشد عاطفی، اجتماعی و روانی کودکان کمک می‌کند و آن‌ها را برای مواجهه با چالش‌های زندگی آماده می‌سازد.

مزایای تقویت اعتماد در کودکان

تقویت اعتماد به دیگران در کودکان به آن‌ها کمک می‌کند تا روابط اجتماعی مثبت و سازنده‌ای ایجاد کنند و احساس امنیت و حمایت بیشتری داشته باشند. وقتی کودکان به دیگران اعتماد می‌کنند، می‌توانند روابط عمیق‌تری برقرار کنند و به‌راحتی از حمایت عاطفی و عملی اطرافیان بهره‌مند شوند. این اعتماد به کودکان امکان می‌دهد که در تعاملات اجتماعی احساس راحتی بیشتری داشته باشند و از تجربیات جدید بدون ترس از قضاوت یا ردشدن بهره‌مند شوند.

همچنین اعتماد به دیگران می‌تواند به کودکان کمک کند تا مهارت‌های همکاری و همدلی را تقویت کنند که برای موفقیت در محیط‌های اجتماعی و تحصیلی بسیار حیاتی است. این اعتماد بهبوددهنده روابط خانوادگی و دوستی‌ها نیز هست؛ چرا که ارتباطات مثبت بر اساس اعتماد متقابل استوار است. نهایتاً تقویت اعتماد به دیگران باعث کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش رضایت کلی از تعاملات زندگی می‌شود.

چالش‌ها و راهکارهای آموزش اعتماد به کودکان

آموزش اعتماد به کودکان با چالش‌هایی مواجه است که نیازمند توجه و مدیریت ویژه است. برخی از این چالش­ها عبارت‌اند از:

  • تجربیات منفی گذشته: اگر کودکان تجربیات منفی از روابط خود داشته باشند، ممکن است سخت‌تر به دیگران اعتماد کنند. در این موارد، ایجاد یک محیط امن و حمایتگر و توجه به نیازهای عاطفی کودک ضروری است.
  • مدیریت انتظارات: والدین و مربیان باید انتظارات واقع‌بینانه‌ای از کودکان داشته باشند و از فشار بیش از حد بر آن‌ها بپرهیزند. این فشار می‌تواند منجر به کاهش اعتمادبه‌نفس و ترس از شکست شود.
  • عدم سازگاری در قوانین: تغییر مداوم قوانین و روتین‌ها می‌تواند باعث بی‌اعتمادی در کودکان شود. ثبات در قوانین و انتظارات کمک می‌کند تا کودکان احساس امنیت و اعتماد کنند.
  • مسائل فرهنگی و اجتماعی: در برخی فرهنگ‌ها و جوامع، مسائل فرهنگی و اجتماعی می‌توانند بر نحوه یادگیری و تجربه اعتماد تأثیر بگذارند. در این موارد، توجه به زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی و تطبیق روش‌ها با آن‌ها مهم است.
  • ایجاد تعادل میان اعتماد و مدیریت احساسات و هیجانات در کودکان

نبایدهای بحث اعتمادسازی در کودکان

در فرایند اعتمادسازی در کودکان، رعایت‌نکردن برخی اصول می‌تواند به آسیب رساندن به اعتماد و رابطه‌های مثبت منجر شود. در اینجا به توضیح چند مورد از نبایدهای کلیدی در بحث اعتمادسازی می­پردازیم:

  • عدم پایبندی به وعده­ها
  • قضاوت و سرزنش
  • تغییرات ناگهانی و بدون توضیح
  • نادیده‌گرفتن احساسات کودک
  • بی­توجهی به نیازهای کودک
  • پنهان­کاری و عدم شفافیت
  • نقص در ارتباطات
  • تحقیر یا توهین
  • عدم حمایت در مواجهه با مشکلات
  • مقایسه با دیگران
  • عدم ثبات در رفتار

عدم پایبندی به وعده‌ها

اگر به وعده‌های خود عمل نکنید، کودک احساس می‌کند که نمی‌تواند به شما اعتماد کند. این موضوع می‌تواند باعث بی‌اعتمادی و احساس بی‌ثباتی در او شود. برای مثال، اگر قول داده‌اید که زمانی خاص را با کودک بگذرانید و به آن عمل نکنید، اعتماد کودک به شما کاهش می‌یابد.

قضاوت و سرزنش

قضاوت و سرزنش در فرایند اعتمادسازی در کودکان می‌تواند تأثیرات منفی زیادی داشته باشد. وقتی که کودک به‌خاطر اشتباهات یا ناکامی‌هایش مورد قضاوت و سرزنش قرار می‌گیرد، احساس عدم ارزش و عدم امنیت می‌کند که می‌تواند به کاهش اعتمادبه‌نفس و اعتماد به دیگران منجر شود.

این نوع رفتارها به کودک نشان می‌دهد که تلاش‌ها و اشتباهاتش نادیده گرفته شده یا مورد انتقاد قرار می‌گیرد که باعث می‌شود کودک به محیط اطراف و به توانایی‌های خود اعتماد کمتری پیدا کند. برای ایجاد اعتماد مؤثر، مهم است که اشتباهات کودک را با رویکردی حمایتی و آموزشی بررسی کنیم و به او فرصتی برای یادگیری و بهبود بدهیم.

تغییرات ناگهانی و بدون توضیح

تغییرات ناگهانی و بدون توضیح در فرایند اعتمادسازی در کودکان می‌تواند تأثیرات منفی جدی بر احساس امنیت و اعتماد آن‌ها داشته باشد. وقتی تغییرات عمده، مانند تغییر در روتین‌های روزانه، قوانین خانه یا برنامه‌های خانوادگی به طور ناگهانی و بدون توضیحات کافی اعمال می‌شود، کودک ممکن است احساس بی‌ثباتی و عدم امنیت کند. این نوع تغییرات می‌تواند به کاهش اعتماد به بزرگ‌ترها و احساس عدم کنترل بر محیط اطراف منجر شود. کودکان به محیط‌های پایدار و قابل‌پیش‌بینی نیاز دارند تا احساس امنیت کنند و به دیگران اعتماد داشته باشند. برای جلوگیری از این مشکلات، تغییرات باید به‌آرامی معرفی شوند و به کودک توضیحات لازم و شفاف درباره دلایل تغییرات داده شود. این کار به کودک کمک می‌کند تا به‌تدریج به وضعیت جدید عادت کرده و احساس کنترل و اعتماد بیشتری داشته باشد.

نادیده‌گرفتن احساسات کودک

عدم توجه به احساسات و نیازهای عاطفی کودک می‌تواند باعث شود که کودک احساس کند که نظرات و احساساتش بی‌ارزش است. این می‌تواند به کاهش اعتماد به دیگران و حتی به والدین منجر شود.

بی‌توجهی به نیازهای کودک

عدم توجه به نیازهای اساسی کودک، مانند نیاز به امنیت، محبت و حمایت، می‌تواند اعتماد کودک به محیط اطراف را تضعیف کند. کودکان به توجه و حمایت مناسب نیاز دارند تا بتوانند به دیگران اعتماد کنند.

پنهان‌کاری و عدم شفافیت

پنهان‌کردن حقایق یا عدم شفافیت در مورد مسائل مهم می‌تواند به ازبین‌رفتن اعتماد کودک منجر شود. به‌جای پنهان‌کاری، بهتر است با کودک به طور صادقانه و متناسب با سن او صحبت کنید.

نقص در ارتباطات

عدم برقراری ارتباط مؤثر و گوش‌ندادن فعال به صحبت‌های کودک می‌تواند به کاهش اعتماد او به شما منجر شود. ارتباط باید دوسویه و بر پایه احترام متقابل باشد.

تحقیر یا توهین

استفاده از زبان تحقیرآمیز یا توهین‌آمیز در مواجهه با کودک می‌تواند آسیب‌های عاطفی جدی به او وارد کند و اعتماد او را به‌شدت کاهش دهد. باید همیشه با احترام و محبت با کودک صحبت کنید.

عدم حمایت در مواجهه با مشکلات

ناتوانی در ارائه حمایت عاطفی و عملی به کودک در موقعیت‌های چالش‌برانگیز می‌تواند باعث شود که کودک احساس کند که نمی‌تواند به دیگران اعتماد کند.

مقایسه کودک با دیگران

مقایسه کودک با دیگران، به‌ویژه با همسالان یا خواهر و برادرها، می‌تواند به کاهش اعتمادبه‌نفس و احساس عدم کفایت در کودک منجر شود. باید به دستاوردها و تلاش‌های کودک توجه کنید و او را بر اساس معیارهای فردی‌اش تشویق کنید.

عدم ثبات در رفتار

رفتار غیرقابل‌پیش‌بینی و ناپایدار از سوی بزرگ‌ترها می‌تواند به عدم اعتماد کودک منجر شود. ثبات در رفتار و پایبندی به قوانین و روتین‌ها به کودک کمک می‌کند تا احساس امنیت و اعتماد بیشتری داشته باشد.

تفاوت اعتماد و سو استفاده

اعتماد و سوءاستفاده دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند که هر کدام تأثیرات خاص خود را بر روابط و تعاملات اجتماعی دارند. اعتماد به معنی اعتقاد به قابلیت‌ها و صداقت فرد دیگر است. این احساس از یک رابطه مثبت و سازنده ناشی می‌شود؛ ولی سوءاستفاده به معنای بهره‌برداری از اعتماد یا موقعیت دیگری به نفع شخصی خود و به ضرر فرد دیگر است. این عمل معمولاً با نیت‌های منفی و عدم صداقت همراه است.

اعتماد بر پایه شفافیت، صداقت و احترام متقابل شکل می‌گیرد. وقتی فردی به دیگران اعتماد می‌کند، به آن‌ها فرصت می‌دهد تا قابلیت‌ها و نیت‌هایشان را اثبات کنند؛ ولی سوءاستفاده بر پایه فریب، نیت‌های خودخواهانه و عدم صداقت بنا شده است. در این وضعیت، فرد سعی می‌کند از اعتماد یا موقعیت شخص دیگری برای دستیابی به اهداف شخصی خود استفاده کند.

اعتماد به ایجاد روابط مثبت و پایدار کمک می‌کند و موجب تقویت تعاملات اجتماعی و عاطفی می‌شود. اعتماد باعث بهبود همکاری و افزایش رضایت در روابط می‌شود؛ ولی سوءاستفاده باعث آسیب به روابط و کاهش اعتماد بین افراد می‌شود. این رفتار می‌تواند به ازدست‌رفتن روابط، کاهش اعتمادبه‌نفس و احساس خیانت منجر شود.

جمع‌بندی

در این مقاله به مطالبی در مورداعتماد و یاددادن مفاهیم اعتماد به کودکان پرداخته شد. بر اساس مطالب ذکر شده، اعتماد یکی از پایه‌های اصلی روابط انسانی و توسعه روانی و اجتماعی کودکان است. آموزش این مهارت به کودکان نیازمند رویکردی جامع و حساس است که شامل مدل‌سازی رفتار، برقراری ارتباط مؤثر، تشویق و حمایت و فراهم‌کردن محیطی امن و باثبات است. باتوجه‌به چالش‌های مختلف، استفاده از روش‌های متناسب و توجه به نیازهای فردی کودکان می‌تواند به توسعه اعتماد سالم و پایدار در آن‌ها کمک کند. ایجاد اعتماد در کودکان نه‌تنها به روابط مثبت و سازنده کمک می‌کند؛ بلکه به رشد و پیشرفت فردی آن‌ها نیز تسهیل می‌بخشد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *