روانشناسی کودکان استثنایی، شیوه تربیت و آموزش کودکان استثنایی را در اختیار والدین و مربیان قرار میدهد. بههمین دلیل نمیتوان نقش آن را در رشد این دسته از کودکان نادیده گرفت.
در این مقاله، ضمن معرفی معیارهای کودک استثنایی از منظر علمی و روانشناختی، ویژگیهای شخصیتی آنها و انواع ناتوانیهای ذهنی و حرکتی را بررسی میکنیم و به تاثیر روانشناسی نسبت به این کودکان میپردازیم و در نهایت برخی از چالشهای پیش روی خانوادههای دارای کودکان استثنایی را مرور میکنیم.
تعریف کودک استثنایی
کودک استثنایی، کودکی است كه از نظر ويژگیهای روحی، جسمی، عاطفی و اجتماعی در حدی با کودکان عادی تفاوت داشته باشد که او را به استفاده از خدمات آموزشی خاص و ویژه سوق دهد.
در واقع کودکان و بزرگسالانی وجود دارند که به طور استثنایی با سایر انسانهای عادی متفاوت هستند. این تفاوتها بر اساس داشتن برخی مهارت و استعدادها یا بر اساس هر نوع اختلال ذهنی و نقص جسمی است.
انواع کودکان استثنایی تا حدی با هنجارهایی که ما در مورد سایر کودکان میشناسیم مثل رفتار، نگرش، نحوه ارتباط و موارد دیگر متفاوتند و نیاز به تعدیل روشهای آموزشی و مدارس خاص دارند.
کودکانی که از نظر عاطفی دچار آشفتگی میشوند یا از نظر اجتماعی ناسازگارند، معمولاً مشکلات نگرشی، رفتاری و یادگیری دارند و نمیتوانند به درستی با سایر افراد ارتباط برقرار کنند و با اختلالات گفتاری و زبانی مواجه هستند.
برخی از کودکان هم نقص دارند که محدودیتهایی را برای آنها در حوزه آموزشی و اجتماعی ایجاد میکند.
انواع کودکان استثنایی
بهطور کلی انواع اختلالات کودکان استثنایی را با توجه به تفاوتهایشان میتوان در چند گروه قرار داد:
۱- استثنایی ذهنی
کودک استثنایی از لحاظ جسمی، ذهنی یا هر دو با سایر کودکان تفاوت دارد. اگر کودکی از لحاظ ذهنی دچار مشکل باشد با توجه به ضریب هوشی در یکی از گروههای زیر قرار میگیرد:
گروه اول
دیرآموزان یعنی آن دسته از کودکانی که ضریب هوشی آنها بین ۸۰ تا ۹۵ است. این کودکان مشکلات سازگاری و آموزشی دارند که باید توسط والدین و معلمان درک شود. در واقع نحوه آموزش کودکان استثنایی در این گروه، متفاوت از سایر کودکان است.
گروه دوم
دانشآموزان کمتوان ذهنی که ضریب هوشی آنها، تقریبا بین ۵۰ تا ۷۵ است. این کودکان میتوانند در دوران کودکی آموزش ببیند و باسواد شوند. ضمن اینکه این دسته از کودکان توانایی استقلال اجتماعی و اقتصادی را هم دارند.
گروه سوم
کودکان عقب مانده ذهنی با ضریب هوشی بین ۳۰ تا ۵۰ هستند و در بزرگسالی هم از لحاظ سن ذهنی، حدود ۴ تا ۸ سالهاند. این دسته از کودکان میتوانند مهارتهای ابتدایی در رابطه با مراقبت از خود، اجتماعی شدن و ارتباطات شفاهی را یاد بگیرند. اما آموزش سواد به آنها چالشهای زیادی دارد و نیاز به حمایت بیشتری خواهند داشت.
گروه چهارم
کودکان دارای نقص ذهنی که IQ آنها زیر ۳۰ است و نمیتوانند از هیچ آموزشی بهرهمند شوند. این دسته از کودکان حتی در بزرگسالی هم نیاز به مراقبت دائمی و توجه کامل دارند.
۲- استثنایی جسمی
کودکانی که از نظر جسمی دچار معلولیت هستند با توجه به نوع اختلال نیاز به توجه ویژه مربیان دارند. این کودکان ممکن است دارای اختلال بینایی، اختلال شنوایی، نقص گفتاری یا اختلالات ارتوپدی و عصبی باشند.
کودکان دارای اختلال بینایی به دو گروه عمده تقسیم میشوند: نابینایان و کم بینا
کودکان دارای مشکل شنوایی هم در دو گروه قرار میگیرند: کم شنوا و ناشنوا
۳- کودکان مبتلا به اوتیسم
کودکان مبتلا به اوتیسم، کودکانی هستند که دچار مشکلات رفتاری و ناسازگاریهای اجتماعی هستند و نیاز به توجه ویژهای دارند.
این کودکان توانایی ارتباط با همسالان و سایر افراد را ندارند و معمولاً بهصورت نامنظم در کلاس حضور پیدا کنند تا جایی که گاهی احساس میکنند از طرف همکلاسیها و معلم خود تحت فشار هستند و به دلیل درگیری و اضطرابهای درونی خود نمیتوانند، درس را یاد بگیرند.
۴- کودک چند معلولیتی
کودک چند معلولیتی، مشکلات بیشتری دارد و وضعیت ذهنی و جسمی او نسبت به سایر کودکان استثنایی بسیار پیچیده است. این کودکان ممکن است عقب ماندگی ذهنی و ناتوانی گفتاری داشته باشند یا همزمان بیماری صرع را تجربه کنند.
در واقع فلج مغزی ممکن است همراه با عقب ماندگی ذهنی و صرع باشد. این کودکان گاهی ترکیبی از معلولیتهای مختلف مثل ناشنوایی، نابینایی و معلولیت ذهنی دارند یا اینکه ممکن است از نظر ذهنی ناقص و ناتوان در گفتار باشند. در عین حال از اختلالات رفتاری هم رنج ببرند.
ویژگیهای کودکان استثنایی
کودکان استثنایی با توجه به نوع معلولیت خود، ویژگیهای خاصی دارند که در درجه اول به عنوان والدین این کودکان نسبت به آنها اطلاع کافی داشته باشید. این شناخت باعث میشود که بتوانید در زمینههای مختلف مثل فراهم کردن محیط آموزشی بهدرستی عمل کنید.
کودک استثنایی به برنامههای ویژه مثل روشهای خاص تدریس، تجهیزات ویژه و وسایل کمک آموزشی نیاز دارد. آموزش درست به این کودکان باعث میشود که از حداکثر ظرفیت ذهنی آنها استفاده شود.
کودکان استثنایی با هر نوع اختلال، نقص یا ناتوانی میتوانند از خدمات و دستگاههای مختص به خود استفاده میکنند تا مهارتهای آموزشی و سوادآموزی و درک خود را نیز ارتقا دهند و روابط اجتماعی برقرار کنند.
کتابهای خط بریل درشت، عصا، سمعک، وسایل مناسب برای نشستن و سایر موارد، انواع مختلفی از وسایلی هستند که برای تسهیل یادگیری کودکان دارای اختلال، ناتوانی حرکتی استفاده میشوند.
تفاوت کودکان استثنایی با سایر کودکان
ناتوانی در یادگیری اختلالی است که به دلیل مشکلاتی مانند اختلال بینایی، شنوایی، تفاوتهای فرهنگی و زبانی، اختلالات عاطفی، آسیب مغزی، اختلال عملکرد مغز، نارساخوانی یا نقص ادراکی ایجاد میشود.
تفاوت بین کودکان عادی و استثنایی با توجه به رفتارها، راههای ارتباطی و یادگیری آنها مشخص میشود. وقتی یک کودک عادی است، میتواند به تدریج دنیای اطراف خود را درک و اشیاء خاص را شناسایی کند. به مرور یاد میگیرد که چگونه بهطور موثر ارتباط برقرار کند. این کودکان در مدرسه هم عملکرد عادی در آموزش دارند.
یادگیری کودکان در ابتدا با بازی آغاز میشود و کودک در ابتدا عاشق وسایل بازی شده و از آنها در جهت رشد خود استفاده میکند. ولی کودکانی که رشد استثنایی را تجربه میکنند، انواع مشکلات را با توجه به رفتار خود در سالهای اولیه خواهند داشت. این کودکان به دلیل مشکلاتی مانند اوتیسم، اختلال شنوایی، اختلال زبان، قادر به برقراری ارتباط عادی با سایر افراد نیستند.
از جمله مشکلاتی که کودک استثنایی نسبت به سایر کودکان دارد، تفاوتهای حسی، شنوایی، بینایی و مواردی از این قبیل است. یعنی آنها قادر به دیدن نوشتههای روی تخته سیاه در کلاس یا شنیدن صدای معلم خود نیستند.
نارساییهای جسمی یکی دیگر از دلایلی است که منجر به تفاوت در رفتار میشود. مشکلات مزمن مانند آسم، دیابت یا آلرژی و موارد دیگر بر سلامت این کودکان تاثیر میگذارد.
هدف روانشناسی کودکان استثنایی
آموزش کودکان استثنایی یکی از مهمترین و شناختهشدهترین رشتههای روانشناسی است. این رشته به کودک استثنایی کمک میکند تا تواناییهایش را در زمینههای مختلف ارتقا دهد و از شیوههای آموزشی کارآمد برای آموزش استفاده کنند.
روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی به بهینهسازی تواناییهای بالقوه، سلامت روان، خودیاری، استقلال و کیفیت زندگی از طریق آموزش، مشاوره، رواندرمانی و اقدامات توانبخشی میپردازد.
ضمن اینکه بهترین عملکرد را در آموزش و پژوهش برای مربیان و دانش آموزان فراهم میکند.
روانشناسی تربیتی هم شاخهای از روانشناسی است که به فرآیندها و مشکلات موثر بر یادگیری میپردازد. در واقع روانشناسان آموزشی میتوانند از طریق بررسی چگونگی یادگیری و نگهداری اطلاعات توسط کودکان، فرآیندهای لازم را در اختیار معلمان و والدین قرار دهند.
این فرآیندها به کودکان استثنایی کمک میکند تا با توجه به تواناییها، از منابع و محیطهای مناسب برای به بهبود نتایج تحصیلی استفاده کنند. این امر برای دانشآموزان دارای معلولیت اهمیت بیشتری دارد.
چالشهای پیش روی خانوادههای کودکان استثنایی
اولین قدمی که خانواده کودک استثنایی باید بردارد، درک و پذیرش این کودکان است. کودکانی که با سایر بچهها تفاوت دارند. در عین حال والدین این کودکان با چالشهای مختلفی روبهرو هستند. یکی از مهمترین مشکلات این خانوادهها، دغدغههای مالی برای هزینه درمان و همچنین دریافت خدمات مختلف است.
ضمن اینکه والدین و افرادی که با این کودکان کار می کنند باید اشتیاق و علاقه داشته باشند. چرا که کار با این کودکان نیاز به صبر و حوصله زیادی دارد.
در واقع این دسته از افراد در مدرسه نیازمند مراقبت و محبت والدین، سایر اعضای خانواده و معلمان خود هستند. زمانی که کودک از مراقبت و محبت محروم میشود درون خود عصبانیت، ناامیدی، استرس و سایر مشکلات عاطفی را احساس میکند.
کودک استثنایی با طبیعت درونگرای خود معمولاً احساس افسردگی میکند و مثل کودکان عادی به مطالعه، فعالیت و بازی علاقهای ندارد.
معرفی مطالب مرتبط با روانشناسی کودکان استثنایی
روانشناسی تربیتی شامل تئوریهای رفتار، یادگیری، آموزش و تحقیق در مورد رشد هستیشناختی انسان است. شناخت مطالب و مفاهیم مرتبط در این حوزه به شما کمک میکند تا درک بهتری از رفتار و نحوه آموزش کودک استثنایی داشته باشید.
برخی از مواردی که میتواند در این زمینه به شما کمک کند، شامل مباحث زیر است:
- طراحی پژوهش در آموزش و پرورش و علوم اجتماعی
- برنامهها و تمرینها برای کودک استثنایی
- روشهای تدریس به کودک استثنایی
- ویژگیهای ASD و اختلالات رشدی
سخن پایانی
- کودک استثنایی با داشتن تفاوتهایی نسبت به سایر کودکان متولد میشود. این تفاوتها ممکن است جسمی، ذهنی یا ترکیبی از هر دوی آنها باشد.
- والدین این کودکان چالشهای بیشتری را نسبت به سایر افراد تجربه میکنند و هرچقدر درک بهتری از تفاوت فرزند نسبت به سایر کودکان وجود داشته باشد، چالشهای پیشرو کمتر شده و بسترهای رشد آنها مثل محیط آموزشی مناسب فراهم میشود.
- روانشناسی کودکان استثنایی به والدین کمک میکند تا شیوههای درست آموزش و تربیت را بهکار بگیرند و بخش عمدهای از چالشهای خود را با فرزندانشان مدیریت کنند.