بسیاری از پدر و مادرها نمیدانند با کودکی که بیانگیزه شده، چه رفتاری داشته باشند و چگونه به او انگیزه بدهند. امتحان کردن راهکارهای انگیزشی مختلف، گاهی مثل کوبیدن آب در هاون است.
اما اگر بدانید که انگیزه چگونه در مغز به وجود میآید، میتوانید تشخیص دهید چه چیزی موجب شکلگیری و کم و زیاد شدن انگیزه در کودک شما میشود.
در این مقاله ابتدا در مورد چرایی بیانگیزگی و خمودگی در کودکان صحبت میکنیم. سپس از انواع انگیزه، مانند انگیزه بیرونی و درونی میگوییم و در نهایت از 10 راهکار کاربردی میگوییم که به کودک شما انگیزه بدهد.
اگر کودک شما هم به تازگی دیگر مثل قدیم حال و حوصله کارهای مختلف را ندارد و احساس بیانگیزگی دارد، این مقاله میتواند به شما کمک کند.
چرا کودکان بیانگیزه میشوند
اگرچه برای بچهها بیانگیزه بودن در مورد کارها و چیزهایی که دوست ندارند، عادی است؛ اما اینکه حوصله انجام هیچ کاری را نداشته باشند، طبیعی نیست.
برای بیانگیزگی کودکان، میتواند دلایل زیادی وجود داشته باشد اما «تنبلی» معمولاً یکی از آنها نیست.
تحقیقات نشان داده بیانگیزگی با تأثیر ناکافی دوپامین ارتباط دارد. مواردی که میتوانند اثربخشی سیستم دوپامین را کاهش دهند عبارتند از:
- استرس
- اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD)
- آسیبهایی مانند سوء استفاده، بلایای طبیعی، خشونت و مرگ یکی از عزیزان
- اختلالات روانی مانند افسردگی
- سؤمصرف دارو
برای همین پیش از هر کاری لازم است ابتدا این نشانهها را بررسی کنید:
1) هیچ انگیزهای برای انجام دادن هیچ کاری ندارد یا فقط برای بعضی کارها انگیزه ندارد
اگر کودک شما برای انجام دادن هیچ کاری انگیزه ندارد، اولین قدم این است:
بررسی کنید و ببینید آیا واقعاً به هیچ چیز و هیچ کاری علاقهای ندارد یا فقط به چیزهایی که شما میگویید و میخواهید، علاقهای ندارد؟
اگر کودک شما به انجام دادن تکالیف مدرسه یا کارهای خانه اهمیتی نمیدهد، اما درگیر فعالیتهای دیگری مانند گپ زدن با دوستان و بازیهای کامپیوتری میشود، در این صورت واقعاً مشکل انگیزه پیدا کرده است.
با این حال، اگر فرزند شما نمیخواهد هیچ کاری، به ویژه در زمینه بهداشت، انجام دهد؛ ممکن است اتفاق دیگری در حال رخ دادن باشد و باید توجه بیشتری داشته باشید تا بفهمید چه چیزی باعث چنین رفتاری شده است.
2) وضعیت روانی کودک خود را مشاهده کنید
اگر فرزندتان در هیچ چیز و هیچ کاری انگیزه ندارد، مدتی را صرف مشاهده رفتارهای او کنید. به دنبال نشانههایی از مسائل روانی مانند افسردگی یا اضطراب باشید.
نوجوانی که از انجام کاری امتناع میورزد یا نمیخواهد کاری انجام دهد، ممکن است به «آنهدونیا» یا «بیلذتی» مبتلا شده باشد. آنهدونیا یا بیلذتی همانطور که از اسمش پیدا است به معنای فقدان علاقه یا لذت در پاسخ به تجربیات خوشایند است و از علائم افسردگی به حساب میآید.
اگر گمان میکنید که فرزندتان درگیر مسائل سلامت روان شده است؛ بهتر است هر چه زودتر از متخصصان و مشاوران روانشناسی کمک بگیرید.
3) به رفتار فرزندتان توجه کنید
سؤمصرف دارو، کشیدن سیگار، استفاده از مواد مخدر و به صورت کلی اعتیاد یکی از عواملی است که میتواند موجب بیانگیزگی در نوجوانان شود. با توجه به رفتار فرزندتان دریابید که آیا به اعتیاد دچار شده است؟ در این صورت در بیانگیزگی نوجوان شما نقش موثری داشته است.
همچنین، دریابید که آیا آنها با مسائلی مانند سوء استفاده یا خشونت سر و کار دارند که شما از آن بیخبرید.
گاهی اوقات، بچهها وقتی با این موقعیتها مواجه میشوند، خیلی میترسند که به والدین خود بگویند. آنها همچنین ممکن است توسط سوءاستفادهکننده تهدید شوند که به کسی نگویند.
اگر کودکی با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند، تکالیف مدرسه اصلاً چیزی نخواهد بود که به آن اهمیت بدهد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ نکته برای اینکه مادر خوبی باشیم!
4) توانایی کودک خود را برای تمرکز بررسی کنید
کودکانی که ADHD (اختلال کمبود توجه و بیش فعالی) دارند اغلب به نظر تنبل میآیند و بیانگیزه هستند.
همه کودکان مبتلا به ADHD علائم بیشفعالی را نشان نمیدهند. برخی از کودکان ADHD عمدتاً بیتوجه هستند و تشخیص آنها دشوارتر است؛ بنابراین معمولاً کمکی را که نیاز دارند، دریافت نمیکنند. اگر متوجه شدید فرزندتان در تمرکز مشکل دارد، با روانپزشک یا پزشک کودکتان مشورت کنید.
فقدان تمرکز همچنین میتواند از علائم افسردگی نیز باشد. میتوانید از معلم فرزندتان بخواهید که هر گونه اختلال یادگیری را بررسی کند.
5) استرس را در زندگی فرزندتان کاهش دهید
استرس شایعترین مشکل برای بچههای بیانگیزه است. پس از بررسی و رد کردن شماره یک تا چهار، روی کاهش استرس در زندگی خانوادگی کار کنید. به کودک خود مهارتهای مقابلهای را بیاموزید.
حتی اگر کودک شما به طور مشهودی تحت استرس نباشد، باز هم میتواند در درون خود با هر تعداد از عوامل استرسزا دست و پنجه نرم کند.
این پنچ مورد میتواند از دلایل اصلی بیانگیزگی در کودکان باشد. در صورتی که این دلایل وجود داشته باشد، راهکارهای انگیزه دادن به کودکان احتمالاً تأثیر چندانی نخواهند داشت.
به همین جهت لازم است ابتدا این موارد شناسایی و در صورتی لزوم، رفع یا کنترل شوند.
بیشتر بخوانید: اختلال اضطراب اجتماعی کودکان و راهکارهای مقابله با آن
انواع انگیزه دادن
از زمانی که روانشناسی به عنوان یک علم مطرح شده، تحقیقات زیادی انجام شده که نشان بدهد ما انسانها چرا چنین رفتارهایی انجام میدهیم؟ به بیان دقیقتر چه چیزی باعث رفتارهای به خصوص ما میشود؟
به عنوان مثال چرا دو کودک با توانمندی یکسان با دلایل متفاوتی درس میخوانند؟ یکی برای اینکه موضوع درس را دوست دارد و دیگری فقط برای اینکه میخواهد معلم از او تعریف کند.
در این زمینه، روانشناسان روشهای متفاوتی را برای تفکر در مورد انگیزه پیشنهاد کردهاند، از جمله اینکه انگیزه گاهی از بیرون و گاهی از درون یک فرد سرچشمه میشود.
انگیزه بیرونی چیست؟
انگیزه بیرونی، زمانی است که قصد انجام رفتار یا فعالیتی را داریم؛ چرا که میخواهیم پاداشی به دست بیاوریم یا از تنبیه اجتناب کنیم.
شما این کار را انجام میدهید، نه به این دلیل که از آن لذت میبرید؛ بلکه فقط به این دلیل که انتظار دارید در ازای انجام آن رفتار، چیزی دریافت کنید (پاداش) یا از چیز ناخوشایندی اجتناب کنید (تنبیه).
به عنوان مثال کودکی که تکلیف سخت کلاسی را با ناراحتی انجام میدهد تا فردا تنبیه نشود یا بتواند نمره کامل را بگیرد.
انگیزه درونی چیست؟
انگیزه درونی، زمانی است که رفتاری را انجام میدهید؛ چرا که خود آن رفتار را پاداشدهنده میدانید. شما یک فعالیت را به خاطر خودش انجام میدهید و نه به خاطر میل به پاداش بیرونی. به این معنا که آن رفتار، خودش پاداش خودش است.
به عنوان مثال زمانی که کودکی، داستان جذابی میخواند. احتمالاً هیچ کس قرار نیست بگوید چه کار خوبی کردی که کتاب خواندی اما لذتی که در خواندن داستان قرار گرفته است، به عنوان پاداش رفتار عمل میکند.
10 راهکار برای انگیزه دادن به کودکان
1. تلاش برای ایجاد انگیزه را متوقف کنید (نه به روش سنتی)
تلاش شما برای ایجاد انگیزه در فرزندتان برای یادگیری به احتمال زیاد دقیقاً برعکس عمل میکند: بیانگیزه کردن فرزندتان. همانطور که گفتیم داشتن انگیزه درونی به معنای لذت بردن از یک فعالیت به تنهایی است.
مطالعات نشان داده پاداش بیرونی بیش از اندازه برای رفتاری که همین الان پاداش درونی دارد، میتواند انگیزههای درونی افراد را کاهش دهد؛ پدیدهای که به عنوان اثر «توجیه اضافی» شناخته میشود.
در یک مطالعه در سال 2008، کودکان برای بازی با اسباببازی مورد علاقهشان، پاداش دریافت کردند. این کودکان پس از مدتی با دریافت پاداش خارجی، دیگر کمتر به آن اسباببازی علاقهمند بودند.
به عنوان مثال اگر کودک شما، کتاب خواندن را دوست دارد و همیشه کتاب میخواند، نیازی به دادن انگیزه بیرونی نیست.
در واقع در صورتی که برای چنین کاری به او انگیزهای بیرونی مانند پول بدهید و بعد از مدتی این رفتار را قطع کنید، احتمال زیادی وجود دارد که این عادت را برای همیشه در او از بین ببرید!
اگر کسی از یک فعالیت لذت نبرد، هیچ مقدار فشار دادن، رشوه دادن یا تهدید نمیتواند کاری کند که او یکدفعه از فعالیت لذت ببرد. چنین کاری، فقط باعث میشود جنگ قدرتی بین شما و فرزندتان شکل بگیرد.
معمولا روشهای سنتی برای مقابله با کمبود انگیزه کودک – پاداش دادن، تحسین کردن، نق زدن، سرزنش و تنبیه – نتیجه معکوس دارند.
بنابراین، بهترین رویکرد این است که از استفاده از این عوامل خارجی برای ایجاد انگیزه خودداری کنید.
2. به جای کنترل کردن، به آنها کمک کنید لذت ببرند
پاداش دادن، تحسین کردن، نق زدن، سرزنش و پیامدهای منفی راههایی برای کنترل رفتار دیگران هستند. به عنوان پدر و مادر، اگر رفتاری کنترلگر داشته باشید موجب این نمیشود که کودکان به یادگیری با انگیزههای درونی تمایل پیدا کنند. اعمال فشار یا تشویق کردن نمیتواند یک فعالیت را لذتبخش کند.
به فرزندتان این آزادی را بدهید که ابتکار عمل داشته باشد. داشتن خودمختاری و استقلال یک شرط ضروری برای داشتن انگیزه درونی و رسیدن به رشد است.
برای کمک به یک کودک بیانگیزه، تلاش کنید انگیزهای درست ایجاد کنید؛ هدفتان الهام بخشیدن باشد نه کنترل کردن.
دادن گزینههای مختلف به کودکان تنها راه دیگری برای کنترل آنها است. این کار اگرچه ممکن است روی بچههای کوچک کار کند، اما روی بچههای بزرگتر تأثیری ندارد.
بهترین رویکرد این است که به آنها نشان دهید چگونه میتوانند از آن فعالیت به شکلهای مختلف لذت ببرند. به عنوان مثال اگر هدف ایجاد انگیزه برای یادگیری آموزشی باشد:
- به کودکان نشان دهید که یادگیری یک مهارت جدید و تسلط بر آن سرگرمکننده است.
- به جای موقعیت کاری، یک محیط یادگیری ایجاد کنید. ما برای این یاد میگیریم که دانش جدیدی به دست بیاوریم؛ هدف ما از یادگیری فقط برای تکمیل تکالیف یا کسب نمره خوب نیست.
- با نشان دادن کاربردهای مختلف آن موضوع آموزشی، کنجکاوی کودکتان را در موضوعات جدید تحریک کنید.
- اجازه دهید بدون فشار، فعالیتهایی را مطابق با علایق خودشان انتخاب کنند.
- نقاط عطف موفقیت را با هم جشن بگیرید (اما بیش از حد تحسین نکنید).
- به جای انتقاد، با ارائه بازخورد سازنده، که میتواند حس شایستگی را تقویت کند، از بچهها حمایت کنید.
- هنگامی که کودکان در مسالهای گیر کردهاند، به آنها کمک کنید تا آن را به عنوان «چالشی» ببیند که میتوانند بر آن غلبه کنند، نه «مشکلی» که باید حلش کنند.
- به فعالیتهای یادگیری و آموزشی به عنوان «شغل کودکان» اشاره نکنید. به عنوان مثال نگویید: «ما میریم سر کار، تو هم کارت اینه که درس بخونی.»
سر کار رفتن و درس خواندن از جهتهای مختلفی با هم همخوانی ندارند و کودک شما از دورانی به بعد متوجه این تفاوت میشود. (از جمله اینکه شما بابت کار کردن پول میگیرید، اگر کارتان را دوست نداشته باشید شاید بتوانید به جای دیگری بروید و البته که قرار نیست در خانه تکالیف کارتان را انجام دهید.) - استراحت در فعالیت آموزشی را به عنوان پاداش استفاده نکنید. به عنوان مثال چنین جملهای نگویید: «حالا ده دقیقه کار مدرسه نمیکنیم؛ چون پسر یا دختر خوبی بودی!»
چنین جملهای این را به ذهن میرساند که در تمام طول مدت فعالیت مشغول انجام کار سخت و تنبیهی بوده و حالا به خاطر خوب بودنش تشویق میشود و فعالیت متوقف شده است.
بیشتر بخوانید: آموزش مهارت الفبای مدیریت زمان به کودکان + راهکارها
3. با فرزندتان صحبت کنید
گفتوگوی باز با فرزندتان موجب شکلگیری اعتمادی میشود که در ایجاد انگیزه در کودکتان به شما کمک میکند. هنگامی که میدانید چرا فرزندتان انجام یک فعالیت را دوست دارد یا انجام یک کار را دوست ندارد، می توانید حمایتهای لازم را برای ایجاد انگیزه در آنها انجام دهید. به عنوان مثال، اگر به فرزند شما وظایفی مانند انجام تکالیف داده شود.
اگر تمایلی به انجام آن ندارند، با آنها صحبت کنید. این مورد میتواند صرفاً به این دلیل باشد که آنها از نظر ذهنی خسته هستند. به عنوان انگیزه برای فرزندتان، به او این امکان را بدهید که برای بازی بیرون برود و بعداً تکالیف خود را انجام دهد. یا اگر برای تمرین پیانو حالشان بد است، ابتدا به آنها یک میان وعده بدهید. اغلب کودکان عصبانی یا بداخلاق هستند و اگر گرسنه باشند تمایلی به انجام کارها ندارند.
4. به آنها کمک کنید اهمیت کارها را درونی کنند
یادتان باشد برخی از فعالیتها برای لذت بردن مناسب نیستند. اگر اینطور است، به فرزندتان کمک کنید انگیزه یکپارچه ایجاد کند. انگیزه یکپارچه، انگیزهای است که به بخش اساسی و مهمی از یک فرد تبدیل شده است.
به کودکانتان کمک کنید بفهمند چرا یک فعالیت مهم است و نیاز به آن را باید درونی کنند. البته یادتان باشد کودکان باید معنی و ارزش انجام هر کاری را درک کنند تا بتوانند آن را به طور کامل درونی کنند. به عنوان مثال، تمرین برای فوتبال گاهی اوقات میتواند خیلی سخت باشد. اما تمرین بخش مهم و ضروری برای خوب شدن در هر کاری است. به کودک خود کمک کنید تا بفهمد اگر میخواهد نتایج بهتری در فوتبال داشته باشد، باید تمرین کند؛ حتی اگر همیشه لذتبخش نباشد.
این موضوع در مورد هر چیز دیگری هم صادق است: نویسندگی، هنرمند شدن، ریاضیات و مواردی از این دست.
بیشتر بخوانید: آموزش بهداشت فردی به کودکان
5. به آنها فرصت تصمیمگیری بدهید و کمکشان کنید تصمیم بگیرند
داشتن استقلال برای شکلگیری انگیزه درونی و انگیزه یکپارچه بسیار مهم است.
حالا سوال این است که این حس استقلال چگونه به وجود میآید؟ کودکان برای داشتن احساس استقلال که محرکی ذاتی و حیاتی است، باید تصمیم بگیرند. دادن فرصت تصمیمگیری به کودکان بسیار مهم و اساسی است.
خیلی از مردم میترسند اگر اجازه دهند فرزندانشان خودشان تصمیم بگیرند، احتمالا تصمیمات اشتباهی بگیرند و با شکست روبهرو شوند.
اما مهم است یادمان باشد زمین خوردن بخشی اجتنابناپذیر از یادگیری راه رفتن است. گرفتن تصمیمات اشتباه نیز بخش اجتنابناپذیر و مهمی از روند یادگیری تصمیمگیری خوب است. به کودکان فرصتهایی برای تمرین تصمیمگیری بدهید. اگر فعالیت مربوط به سلامت یا ایمنی نیست، به آنها اجازه دهید، با راهنمایی شما، تصمیم بگیرند. بگذارید با پیامد طبیعی روبرو شوند. به عنوان مثال، اگر کودکتان حتی بعد از اینکه اهمیت انجام دادن تکالیف را توضیح دادید، تمایلی به انجام دادن تکالیف خودش نداشت، اجازه دهید در مدرسه با عواقب آن روبرو شود.
اگر این فعالیت مربوط به سلامت او نیست یا ایمنیاش را به خطر نمیاندازد، اما شما اصرار دارید که این کار را انجام دهید، لازم است از خودتان بپرسید که چرا دوست دارید چنین کاری را انجام دهد؟
چیزهایی مانند رفتن به مدرسه هست که کودکمان باید انجام دهد و قابل بحث و مذاکره هم نیست. اما کارهایی هم وجود دارد که فقط ما معتقدیم کودکان باید انجام دهند اما اگر کمی بیشتر بررسی کنیم واقعاً مجبور نیستند.
یادمان باشد قرار نیست بچهها زندگی ما را بکنند. به عنوان مثال اگر ما از اینکه در کودکی از ادامه ندادن فلوت پشیمان هستیم، به این معنی نیست که فرزندانمان باید رویاهای ما را برآورده کنند. بچههای ما زندگی و رویاهای خودشان را دارند که باید دنبال کنند.
6. یک چالش مناسب پیدا کنید
یکی از بهترین راهها برای برانگیختن انگیزه درونی کودکان این است که به آنها کمک کنیم احساس موفقیت کنند. اگر فعالیتی خیلی آسان باشد، کودک خیلی سریع احساس بیحوصلگی میکند. از طرف دیگر اگر فعالیت بیش از حد سخت باشد، کودک دچار احساس دلسردی میشود و به توانمندیهای خودش شک میکند.
چالشی مناسب است که از سطح تسلط کودک کمی دشوارتر باشد اما هنوز هم به تمرین و کمی کار سخت نیاز داشته باشد.
کودکان زمانی ذهنیت رشد خود را ایجاد میکنند که باور کنند استعداد ثابت نیست، بلکه قابل انعطاف است. مهارتها و تسلط میتواند با تمرین و سخت کوشی بهبود یابد.
به آنها اجازه دهید بدانند که فرآیند تمرین و حل مشکلات مهم است. کمک کنید و آنها را تشویق به تمرین کنید.
هنگامی که آنها در نهایت به مهارت جدیدی تسلط پیدا کنند، آن حس شایستگی به وجود آمده انرژی مثبت ایجاد میکند، به محرک داخلی مهمی تبدیل میشود و مسیر موفقیت آنها را تعیین میکند.
7. ارتباط را از طریق فرزندپروری مقتدرانه افزایش دهید
اگر کودکی فعالیتی را دوست نداشته باشد ولی احساس کند این فعالیت برای دوستانش مهم و ارزشمند است، ممکن است در آن فعالیت شرکت کند. تخقیقات نشان داده احساس تعلق و وابستگی میتواند درونیسازی را ارتقا دهد. پیوندهای عاطفی و شخصی مهمی که با دیگران ایجاد میکنیم، محرکهای بزرگی هستند.
اگر کودکی احساس صمیمیت پیدا کند که باور خاصی داشته باشد، به احتمال زیاد آن ارزش را درونی میکند. به عنوان مثال اگر کودک ما دوستی داشته باشد که عاشق حیوانات باشد و باورش این باشد که باید به همه حیوانات محبت کرد، احتمال بالایی وجود دارد که کودک ما نیز این ارزش را درونی کند.
اهمیت ارتباط به دلیل اهمیت آن در عملکرد دانش آموزان به طور گسترده در آموزش و پرورش مورد مطالعه قرار گرفته است. در کلاس درس، وقتی دانشآموزان احساس میکنند معلم مورد احترام و توجه قرار میگیرد، انگیزه بیشتری برای یادگیری پیدا میکنند.
والدین نقش مهمی در ایجاد انگیزه در کودکان دارند. هنگامی که با فرزند خود پیوند عاطفی برقرار میکنید، احتمال بیشتری دارد که به حرف شما گوش دهد، ارزش های شما را بپذیرد و اگر برای شما مهم است انگیزه پیدا کند.
8. تفاوت کودکان را بپذیرید
همه بچه ها مثل هم نیستند. حتی در بین خواهر و برادرها نیز تفاوتهایی وجود دارد. ما به عنوان والدین باید از به کار بردن یک کودک به عنوان نمونه الگوی انگیزشی برای ایجاد و تقویت انگیزه در کودک دیگر خودداری کنیم. مقایسه مداوم یا حتی تعیین استانداردهای بالا برای فرزند شما ممکن است لذت او را در انجام کار از بین ببرد. با از بین رفتن لذت فعالیت، انگیزههای کودک نیز محو میشود.
بنابراین به جای تمرکز بر آشفتگی و به هم ریختگی هنگام ساختن یک سازه از بلوک لگو، هیجان خود را به اشتراک بگذارید. در مورد آنچه ساختهاند صحبت کنید و سپس به آرامی آنها را تشویق کنید لگوهای خود را کنار بگذارند و در عین حال به این نکته اشاره کنید که میتوانند آن را برای ساختن چیزی جدید آماده نگه دارند.
9. سن و تواناییهای کودک را به خاطر بسپارید
هر کودک منحصربهفرد است. ممکن است کودکی ذهن بسیار سازماندهی شدهای داشته باشد اما از ورزش متنفر باشد؛ یا شاید ممکن است کودک دیگری در ورزش خیلی خوب باشد اما درس خواندن را دوست نداشته باشد. یا حتی امکان دارد یکی دیگر در هنر و صنایع دستی خوب باشد اما دوست نداشته باشد با بچههای دیگر دمخور شود. در هر حال مقایسه کودکان با یکدیگر کاری است که باید از آن خودداری کنیم.
فقط به این دلیل که کودکی میتواند به خوبی پیانو بنوازد یا به سرعت شنا کند، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که فرزندمان نیز همین کارها را انجام دهد. این کودکان ممکن است به طور طبیعی به آن کارها تمایل داشته باشند یا حتی تحت آموزش قرار گرفته باشند.
مقایسه، بهترین راه برای از بین بردن انگیزههای کودکتان است. برای کمک به انگیزههای کودکتان، روی بیان موارد مثبت تمرکز کنید. مواردی مثل اینکه او چقدر خوب صحبت میکند یا به تعداد جزئیات و ریزهکاریهای کاردستی و اثر هنریاش افتخار کنید.
تلاشهای آنها را تحسین کنید، به آنها بگویید چقدر خوب هستند و سپس آنها را تشویق کنید تا چیز جدیدی را امتحان کنند. البته یادتان باشد قبل از ایجاد انتظارات، باید سن و تواناییها را نیز در نظر گرفت. به هر حال، این منصفانه نیست که از کودک 4 ساله خود انتظار داشته باشیم 50 متر شنا کند یا در ژیمناستیک حرکتهای سخت و عالی انجام دهد.
10. وظایف را ساده و اهداف را دستیافتنی نگه دارید
«بیایید خانهتکانی کنیم» این جمله کوتاه شامل موارد زیادی از گردگیری، جاروبرقی، شستن دیوار، مرتب کردن خانه و چندین و چند مورد دیگر که حتی برای ما بزرگسالان هم کار سختی به حساب میآید.
بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع، میتوانیم درک کنیم که وقتی به فرزندانمان میگوییم برو و اتاقت را تمیز کن، حتی قبل از شروع به کار، احساس غرق شدن میکند و تسلیم میشود.
برای حفظ انگیزه فرزندتان، کارهایش را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید. به عنوان مثال برای تمیز کردن اتاقش، میتواند از جمع کردن اسباببازیها و مرتب کردن تختش شروع کند.
بعد کمی استراحت کند، یک میان وعده بخورد و سپس لباسهای خود را به طور منظم جمعآوری کند و در کمد قرار دهد. آن وقت دوباره استراحت کند، برای بازی بیرون برود و در نهایت، بعد از حمام و قبل از شام، کتابها و لوازمالتحریر خود را داخل کیفش قرار بدهد. به این ترتیب شب که به رختخواب میرود، اتاقش مرتب و تمیز است.
با تکمیل هر کار، کودکمان احساس موفقیت میکند و آرام و متمرکز میماند؛ چرا که هر کدام به سرعت قابل دستیابی است و انجام میشود.
بیشتر بخوانید: آموزش نظم و ترتیب به کودکان
سخن پایانی
تقویت مثبت همیشه بد نیست. گاهی اوقات، ما فقط میخواهیم به کودکان خردسال خود چیزی برای جشن گرفتن دستاوردهایشان بدهیم. نکته مهم این است که از آن به عنوان یک عامل شرطی استفاده نکنید؛ یعنی نگوییم اگر این کار را انجام دهید، پس این جایزه را دریافت میکنید.
هر گونه پاداش بیرونی باید غیرمنتظره باشد؛ فقط پس از پایان فعالیت ارائه شود و تبدیل به یک روند همیشگی نشود؛ چرا که در این صورت فرزندتان همیشه توقع دارد چنین پاداشی دریافت. همچنین میتوانید به جای جوایز فیزیکی، تحسین، بازخورد مثبت یا پیشنهادهایی برای بهبود کارشان بدهید. همه این موارد میتواند به فرزند شما برای کارهای آیندهاش انگیزه دهد.
هنگامی که کودک شما در مسیری قرار گرفت که انگیزههایش رشد کرد، با تعیین اهداف میتوان به او کمک کرد انگیزههای درونی خودش را بیشتر و بیشتر افزایش دهد.
دیدگاهها